نعمت سلامتي
سلام احمد جان امروز ميخواستم يك مطلب مهم را براي خودت و خودم يادآوري كنم ديروز كه داشتم ميرفتم كلاس توي راهرو يكي از دوستام را ديدم كه خيلي دختر (البته مامان 2 تا بچه است) پر جنب و جوش و سر حالي بود اما ديروز كه ديدمش خيلي آرام و ساكت بود تعجب كردم چون تا حالا هيچ وقت اين جوري نديده بودمش با اين كه ما با هم 4 واحد بيشتر كلاس نداشتيم اما هر وقت من را ميديد با مهرباني و شور و حرارت به سمتم ميآمد و حسابي با انرژي زيادي كه داشت من را هم به وجد مي آورد حتي اگر من آن روز خيلي حال و حوصله نداشتم اينها را گفتم تا بدوني ديروز كه بي حال ديدمش خيلي تعجب كردم آخه سابقه نداشت هميشه خدا داشت با يكي گل ميگفت و گل ميشن...
نویسنده :
مامان سما و خاله جون احمد
13:00