درخت نازنين
سلام احمد جان خوبي عزيزكم؟ منم خوبم خدا را شكر با درخت انجيرمون كه آشنايي داري امروز بعد از سالها هرسش كرديم ...قيافه اش شده مثل شير بي يال و دم و اشكم ... خلاصه طفلك حسابي از ابهت افتاده اصلا دلم نبود كه شاخ و برگش را بچينيم اما چون چند سال بود ديگه انجير درست و حسابي نداده بود و فقط هيكل گنده ميكرد مجبور شديم از الان دلم براي گنجشكها حسابي ميسوزه آخه طفلي ها هر روز صبح پاتوقشون درخت انجير حياط ما بود ...آهاي گنجشكها بازم از اين طرفها تشريف بياريد چند روز ديگه بهار ميشه و دوباره درخت ما پر از شاخ و برگ ميشه پس لطفا بازم به خونه ما سر بزنيد ...ما چشم انتظارتونيم ...
نویسنده :
مامان سما و خاله جون احمد
19:34